سیدامیررضاسیدامیررضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

عشق ابدی من

شادم چون زندگی جریان دارد. لذت میبرم از نفس کشیدن چون خدایی دارم.

قناد باشی من................

امیررضا جان با مامانی داشت شیرینی درست میکرد و گاهی هم اونا رو میخورد. قالب هم برام میزد پسرم. فدای دستا ی کوچولوت بشم من مامانی اینجا هم شیرینی ها رفتن تو فر امیررضا داره با من شوخی میکنه بفرمایید نوش جان خدایی قالب زدن خیلی سخت بود خسته شدم. شیرینی رو روز شنبه درست کردیم و خیلی بهمون خوش گذشت. اخه مگه میشه کسی پسر به این نازی داشته باشه بهش خوش نگذره؟؟؟ شاد باشید و در پناه حق ...
10 ارديبهشت 1393

امیررضا کمک میکند....

سلام شنبه شب قرار شد عمه طیبه اینا بیان خونمون. هرچی اصرار کردیم برا شام نیومدن. بعد شام تشریف اوردن . من هم شروع کردم به تمیز کردن خونه که اقا امیررضا هم مامانشو تنها نذاشت و دست به کار شد. از ته دل هم پاک میکرد پسرم حسابی تمیز شد وقتی هم که مهمون هامون اومند تا چند دقیقه نشده خونه (کن فیکون) شد........ امیررضا هم حساس رو اسباب بازی هاشون به فاطمه نمیداد. مخصوصا عروسک کایلو که مامانم براش خریده بسته به جونشه.از دست فاطمه گرفت و بهش نداد ...
10 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

خونه ی مامانم اینا تا میومدیم بخوابیم اقا امیررضا تازه شیطونیش شروع میشد توی عکسای پایین هم حیاط مامانم ایناس.یه بار هم از پله ها افتاد ولی چیزیش نشد. بگم بابا محسنشم بود که فردا نگن مواظب بچه ات نبودی باز یخچال............... این هم برنجا................. وقتی خاله لوپشو میگیره این هم پیتزا دستپخت خومدم رفته بودیم جشن  نی نی دختر خاله سپیده.داره نی نی نشون میده امیررضا مامان فدای اون نشستنت نانازم فدای خنده هات بشم پسرم تاب سواری پسری....... ببخشید طولانی شد. هر چی عکس میذارم بازم ...
8 ارديبهشت 1393

ما اومدیم..................

  سلام عزیزان من ببخشید این همه وقت نبودیم اخه اینترنت نداشتیم شبکه مشکل داشت و از این حرفها راستی تو این مدت خیلی اتفاقات زیادی افتاده که مختصر و مفید براتون مینویسم اول اینکه ما هم به یاری خدا ورحمت بیکرانش  صاحب خونه شدیم این موضوع خیلی هیجان زدمون کرد دوم اینکه اقا سید کوچولوی ما دوتا دندون دیگه هم در اورد در روز شنبه 7 اردیبهت این اتفاق زیبا به وقوع پیوست . یه اتفاق دیگه هم افتاد که اصفهان زلزله اومد خ یلی وحشتناک بود نزدیک ساعت 12 شب جمع ه سی ام فروردین این اولین زمین لرزه در تاریخ اصفهان بود بعدی اینکه هر هفته پنج شنبه ها با بابا ...
6 ارديبهشت 1393