قناد باشی من................
امیررضا جان با مامانی داشت شیرینی درست میکرد و گاهی هم اونا رو میخورد. قالب هم برام میزد پسرم. فدای دستا ی کوچولوت بشم من مامانی اینجا هم شیرینی ها رفتن تو فر امیررضا داره با من شوخی میکنه بفرمایید نوش جان خدایی قالب زدن خیلی سخت بود خسته شدم. شیرینی رو روز شنبه درست کردیم و خیلی بهمون خوش گذشت. اخه مگه میشه کسی پسر به این نازی داشته باشه بهش خوش نگذره؟؟؟ شاد باشید و در پناه حق ...
نویسنده :
مامان مرضیه
9:07