درددل مامان مرضیه
سلام امیررضای عزیزم
الان که من برات مینویسم مثل همیشه خوابی گلم
ازت معذرت میخوام اگه اذیتت کردم اگه اون طورکه بایدبرات مادری نکردم دیر به گریه هات جواب دادم "دیربغلت کردم یا مواظبت نبودم و توسرما خوردی
با این همه من خیلی دوست دارم هرموقع بغلت میکنم احساس ارامشی وصف نشدنی بهم دست میده
وقتی دستای کوچیکت توی دستامه همه ی وجودم گرم میشه و دیگه تنها نیستم توی چشای نازت دنیارو میبینم
دنیایی که با حضورتو وبابا محسنت همیشه سبزو زیباست برام
دوستتون دارم عزیزای دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی