برای امیررضای عزیزم
سلام پسر گلم
خوبی؟
دوست دارم وقتی بزرگ شدی این نوشته ی منو از ته دلت بخونی و باور کنی که من عاشقتم.........
الان که دارم برات مینویسم روز یکشنبه است همه ی این موارد پای نوشته ثبت میشه.........
عسل مامان. .. درسته خیلی کم کارم. کم برات یادداشت میذارم کم از شیطونی و شیرین زبونی هات مینویسم.
باهات بازی میکنم گل پسرم
تو شدی همه ی لحظه های تنهایی من
تو شدی وجود من
دلیل نفس کشیدن های من
تازگی داری تا تا میکنی برامون جیگرم. دقیقش که میشه......28 مرداد 92 صبح دوشنبه تاتا کردی عسلم.
دو روز ه که رنگهارو باهات کار میکنم و یاد گرفتی و میشناسی. از طرز گفتن رنگ صورتی هم خوشت میاد و میخندی.
خلاصه که عاشق آب بازی هستی و داد میزنی که بری اب بازی کنی. در ضمن تا بابا محسن میاد خونه میگی د د.........
این هم از گذشت روزگار ماست گل پسری.
پس فراموش نکن که چقد دوستت داریم و عاشقتیم.............
سعی میکنم زود به زود بیام و برات بنوسم سید کوچولوی ما...........