واما من......
سلام امیررضا جان خیلی وقته برات ننوشتم
نمیدونم اصلا حوصله ندارم.دوست دارم برم بیرون جایی که راحت باشم. دلم تنگ نشده ولی یه حس غریبه.خودمو تو خونه سرگرم میکنم چند وقت پیش برات حلوا درست کردم که خیلی دوست داشتی بابا محسن هم دوست داشت
خدایی خوشمزه شده بود.
بله چی فکر کردی مامانی یه پا هنرمنده.
چند قت پیش یه کیف برا لب تاب عمه هاجر دوختم که خیلی خوشش اومد خوشحالم که دوستش داشت
راستی یه شب هم برا تو و با بایی پیراشکی درست کردم
اینا هم خوشمزه بودن
وای چه مامانی داری امیررضا جونم همه اش از خودش تعریف میکنه.
خلاصه این که روزگار میگذرانیم و منتظریم.....................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی