خریدهای این مدت برای انگور
یه روز با عمه منیره رفتم خرید و گل پسری با عمه هاجر و مادر جون موند یه قلک براش خریدم
این کتابارم مادر جون براش خریده بود
این بازی هارم خودم براش خریدم
بابا محسن هم این خروس رو براش گرفته
همون روز اول کلک کتابشو کند جلدشو اونقد کرد تو دهنش تا جدا شد
واین هم شاخه گل مریم که بابایی برام شب عید گرفته بود( میلاد رسول اکرم )
این هم شب مهمونی که اقا امیررضا داشت زور میگفت به دختر عمه
اینجا هم ببینید گل پسرم تازگییا چه مدلی میخوابه
امیررضای مامان این با خیلی برات خلاصه نوشتم ببخشید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی